هنر ایرانی ماندگارترین جلوه تاریخ بشری
هنر ایرانی ماندگارترین جلوه تاریخ بشری
هنر نزد ایرانیان است و بس. شما گمان می کنید این بیت از شاهنامه تا چه اندازه می تواند شناخت کلی و یا نسبی شما را نسبت به هنر ایرانی و نتایج آن در جامعه جهانی ارتقا بخشد؟ آیا فقط کافیست تا به نام هنر ایرانی دلخوش باشیم؛ و از این که کم کم داریم نسبت به آن بی مهری روا می داریم باید غفلت کنیم؟ سرای ایران همواره پذیرای هنرمندان، دانشمندان و عالمان آگاه و برجسته ای بوده است که نامشان بر تارک تاریخ درخشان این دیار می درخشد. اگر فردوسی شاعر حماسه های ما به شمار می رود حافظ شاعر بیدلی ها و سعدی شاعر حکمت ما و مولوی شاعر عارفانه های بی بدیل ماست. اگر میرعماد خوشنویسی را به اعلا مرتبه ی کتابت رساند؛ کمال الملک صورتگر بی بدیل در هنر ایرانی بر مرده می شود. اگر بوعلی سینا در کنار فراست و تدبیری که در فلسفه و حکمت دارد در مقام حکیم و طبیبی جاودانه در اذهان جهانیان نقش بسته است: حاصل جد و جهد ما ایرانیان در اعتلای هنر ایرانی و تلاش برای رسیدن به سرمنزل سعادت بشریت است. بنابراین مهم است اگر هنر ایرانی فراموش نشود. برای شناخت بیشتر هنر ایرانی و توقعاتی که اهالی هنر برای ماندگاری آن دارند در ادامه با ما همراه باشید.

هنر ایرانی
ترویج و معرفی بیشتر هنر ایرانی
آری، مهم است اگر کاشی های سر در عمارت های قدیمی رنگ عوض نکنند و هنرمندان راز ماندگاری شان را دریابند و به مرمت آنها بکوشند. مهم است که خط و کتابت ایرانی چنان تلالو و درخششی بگیرد که در دیده دیگران جز نام هنر ایرانی هیچ چیز تداعی نشود. مهم است که سنگ نبشته های دیرین و آثار سفالین نیاکان ما حفظ شود. وقتی تاریخ به عنوان پیش زمینه ای برای اصالت بخشیدن به هنر ایرانی قد علم می کند یعنی دیگر ما باید یگانگی هنر ایرانی و ریشه دار بودن عهدی که با این کهن دیار بسته ایم را باور کنیم. حتی چیزی فراتر از باور؛ ما باید ایمان داشته باشیم که می توانیم مرزهای هنر ایرانی را گسترده تر سازیم. همانگونه که مولوی فقط در ایران جا نمی گیرد و رازی صرفا متعلق به یک محدوده جغرافیایی نیست. بلکه به جغرافیا و گستره بزرگتری به نام جهان تعلق دارد. اما آیا به نظر شما فقط فهمیدن این مسائل می تواند راهی برای درک مقابل جهانی از هنر ایرانی و یا تلاش برای ترویج و گسترش آن باشد؟ پاسخ این است: خیر. ما هیچ چیز را به جهان و جهانیان مدیون نیستیم. و بنابراین نباید منتظر باشیم و بمانیم تا آنها سر برسند و برای ما کاری بکنند. زیباترین جلوه های هنر ایرانی زمانی نمود پیدا می کند که دستان صنعتگران و هنرمندان این بتوانند تهدیدهای موجود را به فرصت های مطلوب تبدیل کنند. برای این کار لازم است تا ضمن شناسایی آسیب های موجود راه را برای کشف هنرمندان و زمینه سازی مطلوب به منظور به بار نشستن ایده ها و خلاقیت هایشان هموار سازیم.

هنر ایرانی
عوامل رونق بخشیدن به هنر ایرانی
در مسیر گرایش به ترویج و تثبیت هنر ایرانی مسائل و مشکلاتی وجود دارد. با این وجود اگر بایدها و نبایدهای گرایش و توجه به هنر ایرانی را کنار بگذاریم عمده دلایلی که می تواند ما را ملزم به حفظ این میراٍث غنی و بی همتا کند عبارتند از:
۱- ضرورت تقویت زمینه های آموزشی به منظور پرورش غنای بی نظیر صنایع دستی:
انواع هنرهای دستی از قبیل میناکاری ایرانی در نوع خود بی بدیل است. این هنر صرفا یک هنر ایرانی می باشد. این هنر و سایر هنرهای دستی از قبیل ارمک بافی ، زیرانداز های مختلف، پوشاک سنتی، سفالگری، صنایع دستی چوبی، فلزی یا آبگینه و بسیاری دیگر که تولید می شوند حاصل ذهن ایده پرداز و خلاق ایرانی است. پرورش استعدادهای ایرانی در این زمینه در سطوح مختلف می تواند زمینه ساز حفظ و بقای صنایع دستی باشد.
۲- ترویج بازارهای صنایع دستی محلی و منطقه ای به منظور شناسایی و جذب سرمایه گذاری:
در بسیاری موارد زمانی که صنایع دستی یا سایر جلوه های هنر ایرانی در نمایشگاه های محلی و منطقه ای یا حتی جهانی به نمایش گذاشته می شوند فرصت های مختلفی به منظور سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی نیز در این زمینه مهیا می شود. لذا مشارکت فعال هنرمندان و یا سازمان ها و موسسات مرتبط می تواند راهی باشد برای ترویج و توسعه و صادرات این محصولات به خارج از کشور و نیز بازاریابی مناسب بدین منظور.
۳- استفاده از تسهیلات مناسب به منظور گسترش و ایجاد بنگاه های زود بازده:
در برخی موارد استعدادهای منطقه ای و محلی لزوم استفاده از تسهیلات بانکی را توجیه می کند. از همین رو لازم است تا به منظور اشتغال زایی و نیز حفظ ذخایر ارزی سرمایه گذاری و اعطای تسهیلات لازم به منظور رونق بخشیدن به صنایع دستی در اولویت قرار گیرد. هنر ایرانی زمانی می تواند از مرزهای خود پا فراتر بگذارد که به آن ارج و بها داده شود در غیر این صورت جایگزین های نامناسبی که از فرهنگ های دیگر عاریه گرفته شده اند در کمین آن نشسته اند. صیانت از هنر ایرانی یک وظیفه و تعهدی انکار ناپذیر است که بر دوش تک تک ایرانیان است و بس.
- بافتنی و قلاب بافی
- صنایع چوبی
- دستبافته های پشمی
- چادرشب بافی ( لاون )
- بامبو بافی
- شال بافی
- چموش دوزی
- رشتی دوزی ( گلبند دوزی )
- گلیم بافی
صنایع دستی گیلان، هنر گیلانی
- گلیم و جاجیم
- مروار بافی
- سفالگری
- چاروق و چموش دوزی
- چادرشب بافی
- نمد مالی
- حصیر بافی
- عروسک بافی