روانشناسی صنعتی و سازمانی و روانشناسی و مدیریت منابع انسانی
امروز برای انسان ها دنیا چند بعدی است زیرا مثل گذشته محیط کاری آنها با مدیریت سرسختانه کنترل نمیشود به بیان ساده تر باید گفت که امروز فقط سازمان ها و ادارت نیستند که بر روز اعضای خود تاثیر گذار هستند بلکه اعضای یک سازمان و اداره نیز با مدل رفتار خود نیز می توانند سازمان ها و ادارات را تحت تاثیر قرار دهند. این امر بسیاری از مدیران آینده نگر را مجبور به پیروی از علم منابع انسانی کرده و به همین دلیل موضوع روانشناسی کار و روانشناسی صنعتی و سازمانی و روانشناسی و مدیریت منابع انسانی ، بحث مهمی تلقی شده و صنایع ، ادارات و سازمان ها از آن استقبال می کنند. امروزه بیشتر سازمانها کاملا بدون اینکه متوجه بشوند درگیر تئوریهای مدیریت می شوند این تئوری ها و شناخت هر یک از آنها به شناختن بهتر رفتار افراد و ادارات و سازمان ها کمک می کند . تئوری های مختلفی در این خصوص وجود دارد که در مورد مختصری از آن بحث می کنیم .
تئوری مدیریت تیلور
با مطرح شدن دیدگاه تیلور بهرهوری اقتصادی در مشاغل افزایش یافت قسمت مهمی از این تئوری به مدیریت منابع منابع انسانی در توسعه اقتصادی همه کسب و کار ها می باشد به همین دلیل تئوری تیلور را شروع کننده بحث منابع انسانی می دانند. برخی فکر می کردند اگر شرایط فیزیکی در محیط کار درست باشد باعث ایجاد عملکرد بهتر خواهد شد اما مطالعات نشان داد که اهمیت موضوعات عاطفی و انسانی در مدیریت منابع انسانی بسیار موثر است. به همین دلیل مدیران ادارت و سازمان ها با استخدام روانشناسان سعی دارند شرایط کاری را بهبود ببخشند و اهمیت روانشناسی صنعتی و سازمانی را درک کنند. در واقع در هر سازمانی محل اجتماع افرادی است و این افراد انگیزهها، دیدگاهها و تجربیات مختلفی دارند اگر بخواهیم به عنوان یک مدیر بر روی کارتان نظارت و تسلط داشته باشید باید برای مشاغلی که تحت فرمان شما هستند شرح خدمات تعریف کنید. اما با این وجود هم گاهی با موضوعاتی نظیر فرار از کار، غیبت و خرابکاری وغیره روبرو خواهید شد. همیشه اخراج یک کارمند ناموفق همیشه پرهزینهتر از استخدام یک کارمند جدید خواهد بود. تمام کارمندان مراحل استخدام ، گزینش و آموزش را سپری می کنند تا به کارایی که در نظر مدیر است برسند . و این روند معمولا هزینه های اجتناب ناپذیری در بر خواهد داشت . اهمیت روانشناسی و مدیریت منابع انسانی در اینجا خود را نشان می دهد.
روانشناسی صنعتی و سازمانی
امروزه در دانشگاه های آمریکا که مهد علم روانشناسی و پیشرو در تخصص رواندرمانی شناخته شده است رشتههای مختلف کاری، افرادی با عناوین روانشناس صنعتی و سازمانی را آموزش می دهند و افراد مسئول و حرفه ای در بخشهای منابع انسانی مشغول کار هستند. با تاسف باید گفت در ایران متخصصین دانشگاهی اندکی در زمینه روانشناسی کار در ایران فعالیت دارند در واقع بخشهای دولتی و خصوصی اعتقادی به کاربرد روانشناسان در واحد منابع انسانی نداشته و هم اینکه در این زمینه متخصصان زیادی وجود ندارد به همین دلیل آموزش های اصولی روانشناسی کار به نیروهای منابع انسانی داده نمی شود و عده معدودی در دانشگاه های ایران در مقطع ارشد و دکتری روانشناسی کار تحصیل می کنند. این در حالی است که روانشناسی صنعتی و سازمانی و روانشناسی و مدیریت منابع انسانی اهمیت بالایی دارد. متخصصین روانشناسی کار زمانی کار خود را شروع می کنند که یک اداره یا سازمان جذب نیرو دارد آنها با استفاده از تخصص روانشناسی و دانش تئوریک و تجربی هنگام جذب و استخدام به افراد امتیاز می دهند در حقیقت سازگار کردن افراد با شرح وظایف از مهمترین کارهایی است که یک روانشناس کار انجام می دهد. مدیران در گذشته بر اساس معیارهای فنی و تجربه کاری که داشتند افراد را استخدام می کردند و این مستلزم هدر دادن وقت میشد بعد از چند مرحله مصاحبه و آزمون تخصصی صلاحیت افراد تشخیص داده می شد اما امروزه تستهای روانشناختی هستند که جایگاه مهمی در طول استخدام افراد دارند این تست ها با داشتن جنبه های خاص تواناییهای افراد را ارزشیابی میکند .
آزمون های روان شناختی
از مهمترین آزمون های روان شناختی در ادارات و سازمان ها می توان به آزمون MBTI، آزمون DISC،آزمون علاقهمندی شغلی ، آزمون NEO، آزمون هوش هیجانی را نام برد. هر یک از این آزمون ها دارای ابعاد ویژهای هستند که با توجه به آن استعدادهای افراد متقاضی مورد سنجش قرار می گیرد اما باید به این نکته اشاره کرد که همیشه نتایج آزمون ها صد در صد نیستند و به تنهایی نتیجه ای ندارند در حقیقت تخصص و دانش نیز باید مورد بررسی قرار بگیرد و این تحلیل نیز با کمک روانشناسان متخصص انجام می شود . برای ارزشیابی کارکنان ابعاد فنی و انسانی وجود دارد اما برخی از مدیران به جنبههای انسانی توجه ندارند و این تنها به دلیل پایین بودن دانش افراد در ارزیابی انسانی می باشد. با تاسف باید گفت که در بعد انسانی فقط رفتار افراد بررسی و سنجش می شوند و این ناشی از قضاوت زود هنگام مدیران است مثلا وقتی کارمندان مکرر غیبت کنند و ساعت ورود و خروج منظمی ندارند. در حالی که باید از روانشناسی و مدیریت منابع انسانی بهره گرفت. در ابتدا مورد غضب مدیران قرار می گیرند و با بیتوجهی جنبههای روانشناختی افراد را مورد محاکمه قرار می دهند ولی وقتی در یک سازمان افراد روانشناس کار وجود داشته باشد در کنار تنبیه فرد مورد سنجش روانشناختی قرار گرفته و سعی بر برطرف کردن مشکل می کنند . این ارزشیابی دوره ای کارکنان زیر نظر روانشناسان انجام میشود و نتیجه آن به مدیر اطلاع داده خواهد شد . روانشناسان کار در حقیقت ناظر هستند و به عنوان بازوهای حمایتی کارکنان ایفای نقش می کنند تا بازده و عملکرد شرکت و یا سازمان افزایش یابد. روانشناسی صنعتی و سازمانی نقش موثری در سازمان ها ایفا می کنند.
مهارت های روان شناختی
برخی از مهارت های روان شناختی مانند کنترل خشم، کنترل استرس و اضطراب و دورههایی مانند این ها مواردی هستند که روانشناس کار بنا به تشخیص خود در سازمان اجرا خواهد کرد اما این ارزشیابی بهتنهایی برای رشد یک سازمان کافی نیست و بسیاری از راهکارهای فردی و اجتماعی نیز کامل کننده آنها ها هستند یکی از این راهکارها برگزاری کارگاههای آموزشی روانشناختی می باشد کارمندان در این کارگاه ها با آموزش هایی در مورد بهبود سلامت روان و عملکرد فردی آشنا می شوند . به عنوان مثال کارمندی در بخش پاسخگویی به تماس مشتریان مشغول به کار است گاها ممکن است به خاطر حجم شکایتها از کوره در برود و نتواند خشم خود را کنترل کند و موقعیت کارمند ایجاب کند که همیشه در آرامش و قاطعیت به تماسها جواب دهد روانشناس کار وظیفه دارد او را در جهت حفظ آرامش شخصی کمک کند و یا مثلا فردی که بیماری صعبالعلاج دارد نمیتواند وظایف کاری خود را با تمرکز و دقت انجام بدهد. روانشناس کار ممکن است در درمان فیزیکی او کمکی نکند ولی با صحبت کردن میتواند شرایط کار را برایش راحت تر کند و یا پیشنهادی برای بهتر کردن محیط کار این فرد داشته باشد . روانشناسی صنعتی و سازمانی و روانشناسی و مدیریت منابع انسانی قطعا تاثیر مثبت خود را نشان خواهند داد.
مشکلات روان شناختی محیط کار
بعد از مبحث روانشناختی و عاطفی ارگونومی محیط کار همیت زیادی دارد زیرا کارمندان ساعت های زیادی از عمرشان را محیط کاری هستند و مجبور خودشان را با توجه به آن محیط خود را سازگار کنند و عدم دقت مدیران در طراحی محیط کار منجر به ایجاد مشکلات روان شناختی افراد می شود مثلا اگر کارگری دائم در یک محیط تاریک کار کند مدت زیادی از دریافت نور خورشید و روشنایی مطلوب محروم باشد کم کم دچار تغییرات هورمونی می شود و این تغییرات بر روی خلق و خوی او تأثیر خواهد گذاشت و موجب پایین امدن عملکرد فرد خواهد شد . خرابی یک ماشین در کارخانه به چشم می آید اما از بین رفتن نشاط و انگیزه در کارکنان نیز باعث صدمات بیشتری خواهد شد این موضوع شاید به صورت لحظه ای به چشم نیاید و صدماتش را به مرور زمان نشان دهد. نقش روانشناسی کار به وسعت افراد و پیچیدگی آنها گسترش می یابد و بهتر است با هزینه کردن و کمک گرفتن از یک روانشناس کار از هزینههای اضافی آینده که به اداره و سازمان تحمیل میشود جلوگیری کرد . بنابر این می توان در تمام مراحل جذب و گزینش و استخدام از نظرات روانشناسان کار استفاده نمود و روانشناسی صنعتی و سازمانی و روانشناسی و مدیریت منابع انسانی را جدی گرفت. با ایجاد کارگاههای آموزشی با موضوع سلامت روان برای کارکنان نشاط و انگیزه کاری بوجود آورد .